دخمل نازنازی
نگارش در تاريخ پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط ویدا

به شبهای دلم بنگر

ه این تنهایی تاریک

به سرمای ملال انگیز دستانم

به این رسوایی پنهان چشمانم

که من عمریست دلتنگم

که من مثل کلاغ قصه های بی سر انجام شبانگاهی بد آهنگم

به من رو کن

 تو ای چشمان مستت آتشی بر جان بی جانم

تو ای لبخند هایت خط بطلانی به سرمای زمستانم

بیا یک دم در این ظلمت کده من را تماشا کن

اگر دیدی که بر لب خنده دارم زود حاشا کن

من آن پنهان شده در پیله ی تنهایی خویشم

نه راهی مانده برگردم

نه راهی هست در پیشم

مرا دریاب ای لبهای سرخت باغ سیب مست

من آن تنهای سرگردان شبهایم

مرا آیا تو یادت هست ؟

نگارش در تاريخ پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط ویدا


 

 تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد

نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد

خطی ننویسم که آزار دهد کسی را

یادم باشد که روز و روزگار خوش است

وتنها دل ما دل نیست

یادم باشد جواب کین را با کمتر از مهر و جواب دو رنگی را با کمتر از صداقت ندهم

یادم باشد باید در برابر فریادها سکوت کنم و برای سیاهی ها نور بپاشم

یادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگیرم و از آسمان درسِ پـاک زیستن

نگارش در تاريخ پنج شنبه 7 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط ویدا

خدایا کمکم کن

تا عاشقانه ترین نگاهها را در چشمانش بریزم

خدایا کمکم کن

تا در بعد عشق او بهترین و شیرین ترین باشم

به من کمک کن

تا سرودن عشق را به هنگام طلوع افتاب هر بام

بر لبانش جاری سازم

و راز عشق را در گوشش سر دهم

خداوندا

او را نگه دار که من

به عشق او زنده ام...